به گزارش خبرگزاری «حوزه»، عصر حاضر، عصر آکنده از پیامهای تبلیغی بوده و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباط جز به مدد تبلیغ و رسانه میسر نیست، از این رو تبلیغ رگ حیاتی دنیای نوین محسوب شده و در این بین صیانت از هویت دینی و فردی در فضای مجازی با تبلیغات امکانپذیر می شود.
امروزه تبليغات نه به عنوان يک ابزار سنتي و ساده، بلکه به مثابهي فرآيندي پيچيده و در عين حال علمي، ذهن بشر را به شدّت به خود معطوف کرده و روز به روز بر تنوّع، گستره و عمق خود ميافزايد. در اين فرآيند، تکنولوژي مدرن نيز به عنوان ابزار و امکاني تازه در خدمت شيوههاي تبليغ قرار گرفته و از علومي چون جامعهشناسي ، ارتباطات و روانشناسي بهترين و بيشترين استفادهها به عمل ميآيد. در همين راستا مجموعهي ادبيات، نقاشي، سينما، موسيقي، اينترنت، ماهواره، مطبوعات و... ظرفيتهايي هستند که شبکهي تبليغ را ياري ميرسانند و ضمن تقويت کيفيّت و افزايش کميّت تبليغات، به همين نسبت نيز بر درهم تنيدگي و پيچيدگي آن ميافزايند.
در ايران نيز - بويژه در چند دههي اخير - تبليغات دچار رشد و تحول چشمگيري شده و تحت تاثير فضاهاي فکري و فرهنگي جديد، روز به روز از بستر سنتي و کليشهي خود دورتر ميشود. در اين چند دهه، فرهنگ جديدي بر مناسبات تبليغي کشور حاکم شده و کالاهاي مختلف ادبي، هنري، فرهنگي، اقتصادي، صنعتي، و... مخاطبين خود را از طرق متنوعتري پيدا ميکنند. در اين چرخهي سيّال تبليغي، تبليغات ديني نيز براي ابقاي حيات و ايفاي نقش خود بايد پا به پاي گونههاي تبليغي ديگر، مسير تنوع و تحول را طي کند تا از فرو غلتيدن در دام تکرار و کليشه دور شود. اين در حالي است که به علت پيشينهي عاطفي و سابقهي فکري که جامعه از محتواي تبليغات ديني داراست، اين نوع تبليغات در قياس با گونههاي ديگر که خلقالساعه هستند و بايد از صفر شروع کنند و مسير ناهموار القاء و تلقين را از اول طي کنند، کار بسيار سهل و ممکنتري را در پيش دارد.
اما براستي آيا با وجود اين قابليت و ظرفيت مهم، تبليغات ديني توانسته آن طور که بايد به نقش اثرگذاري خود عمل کند و مخاطبين قديمي را حفظ نموده، عده تازهاي را به دايرهي علاقهمندان به دين جذب کند؟ آيا با توجه به اينکه برنامهريزيهاي دولتي و رسمي در سطح کلان در خدمت تحقق اهداف ديني هستند و مديريتهاي عالي و ميانه نيز به منزلهي ابزاري جهت دستيابي به آرمانهاي ديني تلقي ميشوند، مديريتها و برنامهريزيها در مرحله ي عمل توانستهاند روح معنويت را در جامعه دروني کنند و دينداري را به مثابهي يک روح زنده به تن جامعهي جوان، تزريق کنند؟
به هر حال شکاف عميق ميان نسل امروز و ديروز، چالشهاي اعتقادي جامعه، تنوع جريانهاي فکري که ريشه در تحولات سياسي و اجتماعي دهههاي اخير دارند و پرسشهاي بنيادين اخلاقي و عقيدتي که با سرعت شگفتانگيزي ذهن و زبان نسل امروز را به تسخير درآورده، حکايت از آسيبها و کاستيهاي جدي در عرصهي مديريت تبليغي کشور دارد. اين کاستيها و آسيبها آن چنان در بطن و متن تبليغات ديني در کشور رسوخ و رسوب و نفوذ کرده که اگر امروز، نسخه اي براي درمان آن پيچيده نشود، فردا ممکن است بسي دير باشد و هزينههاي مضاعفي را بر دوش نظام و مسئولان آن بگذارد.
در نتیجه باید گفت: نگاهی به جهان امروز و فضای سنگین تبلیغاتی آن، هر مسلمان هوشمندی را متوجه می کند که دشمنان اسلام برای نابودی آن متّحد و مصمّم بوده و در صدد هستند که مسلمانان را با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی از اعتقاداتشان جدا و از صراط مستقیم انسانیت و روحانیت منحرف سازند.
در جهان معاصر، گرچه سرمایه گذاری بر روی سلاحهای مخرّب در حال گسترش است، امّا نبرد واقعی، نبرد فرهنگها و اندیشه ها است؛ در عصر جدّید، تبلیغ و تبلیغات است که سرنوشت نبرد را رقم می زند.
هزاران ایستگاه فرستنده رادیویی و تلویزیونی، چند هزار استودیوی فیلم سازی و ضبط موسیقی، هزاران پایگاه اینترنتی و میلیونها شماره روزنامه، مجله، هفته نامه و... همه و همه، بخشی از ابزار رویارویی جبهه کفر در جنگی نابرابر علیه جبهه حق بزرگ است؛ این همان چیزی است که از آن به «ناتوی فرهنگی» یاد می شود.
مسیحیت، یهودیت و مکاتب انحرافی، با سرمایه گذاری کلان، درصدد تسخیر ذهن انسانها برآمده اند: از این رو، مومنان وارسته، مسئولان دلسوز و مبلّغان اسلامی، باید با احساس مسئولیت بیش تر به میدان مبارزه فرهنگی وارد شوند و رسالت الهی خویش را به انجام رسانند.
از آنجا که در فضای اینترنت، نظرات و مخالفت صریح و علنی با آموزههای دینی به وضوح مشاهده می شود، و به تعبیری بمباران فکری و فرهنگی به حدّ اعلای خود رسیده است، خانهنشینی و اکتفا به وسایل سنّتی در نشر معارف دینی در نهایت منجرّ به گوشهگیری یا شاید حتی حذف دین از متن جوامع شود؛ چرا که امروزه یکی از ابزارهای ارتباط با مخاطبان مخصوصا با قشر جوان اینترنت است لذا دور شدن از این ابزار مدرن، برابر با دور شدن از عدۀ قابل توجهی از مخاطبان و در نتیجه محروم ماندن آنان از آموزههای دینی است.
علی سعادت مهری
نظر شما